نقد ستون پیشنهادات – گلابی دیوانه

این تعداد محدودی که در ستون پیشنهادات گذاشته‌ام، حاصل چند سال وبگردی و سرک کشیدن به خانه‌ی این و آن است. تعداد بسیار بیشتری از این‌ها هستند که روابط بسیار نزدیک‌تری با من دارند و یا حتی بیشتر از این‌ها در وبلاگشان حاضر شده‌ام و مطالبشان را خوانده‌ام. ولی این چند نفر بیشترین کشش را در من ایجاد کرده‌اند طی این سال‌ها. می‌توانستم همه‌ی دوستانم را در این ستون قرار دهم، ولی به یک جور معامله بیشتر شبیه بود. اسم‌ها هم ارزش واقعی خودشان را از دست می‌دادند و دیگر ستون پیشنهادات نمی‌شدند و اسمی شبیه دوستان مناسب‌تر می‌شد برایشان. خلاصه که عصاره‌ی چند سال خواندن وبلاگ‌های مختلف توسط من شده است این ستون چند نفری.

ولی تمام این حرف‌هایی که زدم دلیل نمی‌شود که بر این دوستان، نقدی وارد نباشد. درست به همین دلیل که این اشخاص را به شما خوانندگان پیشنهاد داده‌ام، می‌خواهم بر تک تکشان نقدی وارد کنم. از شما خوانندگانی که این پیوندها را دیده‌اید و با آ‌ن‌ها آشنا هستید هم دعوت می‌کنم تا در قسمت نظرات، نقد خود را ثبت کنید. من برای این کار از تک تک این دوستان اجازه می‌گیرم. در صورت تمایل هم خود دوستان (ستون پیشنهادات) می‌توانند از خوانندگانشان دعوت کنند تا در اینجا نقدشان کنند. سعی می‌کنم میزبان خوبی برایشان باشم.

یادداشت‌های یک گلابی دیوانه

نثر روان و زبان ساده مشخصه‌ی اصلی موسیو گلابی در متونش است. ارتباطی که بسیار راحت و بی‌دردسر خواننده با متن برقرار می‌کند باعث می‌شود که خواننده از روزهای اول که خواندن این وبلاگ را شروع می‌کند، حس کند سال‌هاست که خواننده‌ی آن است. در این سبک خیلی‌ها سعی کرده‌اند، ولی بدون شک یکی از موفق‌ترینشان، موسیو گلابی است. رعایت اصول نگارش، استفاده صحیح و وسواسی از نقطه و ویرگول، روند هیجان‌انگیز متن و لبخندی که همیشه در طول متن بر لبان خواننده می‌نشاند از نقاط قوتش است. لبخندی که کم‌تر به قهقهه تبدیل می‌شود، ولی حس خوبی را منتقل می‌کند. من یادداشت‌های یک گلابی دیوانه را وبلاگ طنز نمی‌دانم، ولی زبانش را چرا.

یکی از مواردی که من نمی‌پسندم، حرکت موسیو گلابی روی سطح است. گاهی از خواندن آن‌همه جمله‌ی صمیمی و گرم که ممکن است حتی در ذهن آدم ثبت شود، در آخر هیچ چیز نمی‌ماند. و برعکس در معدود مواردی که موسیو حتی چند جمله از متن را از سطح به عمق هل داده است و در عین حال سادگی و شیوایی متن را حفظ کرده است، اثری ماندگار بر من گذاشته. این عدم ورود به عمق، با توجه به شناختی که از موسیو گلابی دارم، شاید از روی عمد و یک طور خود سانسوری اتفاق بیافتد. ولی خواننده‌ای که برای خواندن متن‌هایی فراتر از دفترچه‌ی خاطرات به اینترنت می‌آید و وبگردی می‌کند، بعد از خواندن چند متن از او، شاید به چشم یک روزانه‌نویس به او نگاه کند. این امر با تعداد فراوان خواننده منافاتی ندارد. به عقیده‌ی من مهم است که موسیو گلابی بداند خوانندگانش برای چه منظوری وبلاگش را می‌خوانند. و ببیند برای آن‌ها می‌نویسد، یا برای دغدغه‌های ذهنی‌اش. برای دردش. برای آرمانش. اگر شناختی از او نداشتم، از خواندن بعضی از متونش، به نظرم یک پسر بیست ساله می‌رسید که گاهی از محیط اطرافش هیجان‌زده می‌شود و آن‌ها را با کمی نمک و فلفل به خورد ما می‌دهد. و البته در این کار خوب عمل می‌کند. ولی اندک متن‌های تأثیرگذار او خبر از حقیقتی در پس این متون می‌دهد.

همین دیگر. اگر بیش از این نقد داشتم که دیگر به شما پیشنهادش نمی‌کردم. یک ایراد دیگر هم به موسیو بگیرم و قلم نقد را به شما واگذار کنم. تعداد زیاد علامت‌های تعجب (!) در متن‌هایش روی اعصاب من بندری می‌زند.

294 دیدگاه در “نقد ستون پیشنهادات – گلابی دیوانه”

  1. فکر میکنم پاسخ دندان شکن واسه همه لازم نبود.چون بعضی ها ازت دفاع کردند.به هر حال بهتره که نقد وبلاگت را به فال نیک بگیری.اینجا را خوندی؟http://gilaasi.com/archives/1389,01,17/2731.html

  2. من نمیفهمم اینکه ما خواننده ها چه وبی و چه نویسنده ای و چه نگارشی رو دوست داریم و وقتمونو برای چه شخص با ارزشی میذاریم به کسی ربط داره؟ یا آیا جایی گفته ایم که نقد و نظرکسی برامون اهمیتی داره؟ یا مثلا” منتظریم یکی بیاد و مارو از این منجلاب جهل مفرط نجات بده؟!
    اگه ما موسیو گلابی رو میخونیم معنیش اینه که چیزهایی تو شخصیت و لبخندها و اعتراضاتش دیدیم که پایبند شده ایم.
    دنبال کردن مطالبش هم ربطی به عادت نداره.فکر نمیکنم عادت باعث بشه وقت پای یه پست بی ارزش تلف شه.
    و البته اینکه به حرفهای روزانه ی کسی هم عادت کنیم و علاقه نشون بدیم برای دونستن اتفاقات روزمره اش هم چیزی از ارزشهای وبلاگی که حرف داره واسه گفتن، کم نمیکنه.
    و آخرشم اینکه من واقعا” نمیفهمم آیا موضوعاتی که ما انتخاب میکنیم بخونیم یا موسیو انتخاب میکنه بنویسه اصن به شما ربطی داره؟
    اگه نه، پس دلیل خوبیه که نظرات شخصی و انتقادات غیر حرفه ایتونو واسه خودتون نگه دارین.
    چون به هر حال من نشنیدم کسی بگه نظر ابتدایی و شخصی شما براش مهمه.

    1. مهسا جان!

      می‎دونم که این حرف‎ها در دفاع از وبلاگ من بود، خیلی هم ممنون، اما خداییش دیگه زیادی تند رفتی‎ها! خب چه اشکالی داره که نظرات مختلف در مورد یه وبلاگ شنیده بشن؟ خوب نیست به‎نظرت؟

      والله این‎جوری که تو کامنت گذاشتی آدم جرأت نمی‎کنه خلاف نظرت چیزی بگه. باور کن الآن دست و پام داره می‎لرزه که نکنه وقتی میای جوابم رو می‎بینی با نانچیکو بیای وسط کامنتدونی و شروع کنی به زدن من!

  3. فکر نمیکنم تا به حال برای وبلاگ موسیو گلابی دیدگاهی درج کرده باشم؛ ولی حدود هفت – هشت ماه هستش که هر زمان حسش بوده خوندم و خب توییتهاش هم که خیلی وقته هر وقت توییت کرده دیدم و خوندم …

    نظری که بتونم بگم از روی شناخت باشه ندارم، ولی دوست دارم بگم چیزی که اولین بار، با باز کردن وبلاگشون برای من جالب بود، قالب تمیز، ساده، شیک و مرتب اونجا بود .. مثل وبلاگ مستر افشین. و خب این برای من که به کارهای گرافیکی علاقه ی مبرمی دارم، بطور اختصاصی جالب بود. بطوری که دیده بودم خیلی از بلاگرهای بلاگستان از شیوه ی ایشون پیروی میکنند.

    به نظرم این یکی از نکات جلب مخاطب هست؛ به شخصه برای اولین بار وارد وبلاگی میشم، باید توی فضای اونجا احساس راحتی و آرامش داشته باشم.

    البته دوس داشتم من هم راجع به وقایع اتفاقیه بگم، ولی حس مسئولیت ناشناخته ایی نسبت به خوانندگان وبلاگشون (;; منو برحذر داشت از اینکه درگیری فیزیکی ای صورت بگیره و بلاگستان برای چندین روز موسیو گلابیش رو از دست بده D:

    1. مرسی شهرام جان از لطفی که داشتی. حالا گیرم که به خودم نداشتی، به قالب وبلاگم که داشتی!
      جدا از شوخی خوشحالم که از قالبم خوشت میاد، خود من هم قالب‎های ساده و تمیز رو بیشتر ترجیح می‎دم… در مورد وقایع اتفاقیه هم که نظرات تفصیلی خودم رو در موردشون گفتم… مخلصم

  4. به نظر من موسیویه استعدادی داره که واقعا تو هر کسی نیست.همه میتونن شرو ور تلاوت کنن.اما طنز یه چیز دیگست…نوشتن چیزایی که شاید به ذهن خیلیا نرسه.نمونش پست آخرش…من که حسابی قبولت دارم عزیز.ولی یکم کم محبتی قبول کن..

    1. اگه منظورت از محبت، سر زدن متقابل و کامنت‎گذاریه والله وقت نمی‎کنم کامنت بذارم اما حدود ۱۰۰۰ تا وبلاگ تو گودرم دارم که شاید یه وقتایی بر اثر زیاد شدن تعدادشون «مارک آل از رد» کنم اما معمولاً همه‎شون رو می‎خونم و از مطالبشون هم استفاده می‎کنم. قبول کن که کامنت گذاشتن برای همه‎ی این‎ها خارج از توان یه آدم معمولیه اما گهگداری سعی می‎کنم کامنتی هم براشون بذارم. در نهایت هم هر چی شما بگی من قبول دارم.

  5. انتقاد خوبه و بحثی درش نیست
    ولی کاش یاد میگرفتیم که هیچ کسی جلوی در وبلاگش با چوب واینستاده که الا و بلا باید بیاید منو بخونید.
    اگر من موسیو رو میخونم دلم میخواد.
    اگرم دلم نمیخواد میتونم نخونم.
    و سوگند به اینترنت و آنچه در آن است که ما شما را مختار آفریدم که کلیک بکنید یا نه!

  6. موسیو گلابی یکی از بهترین وبلاگ نویساست من به شخصه خیلی قبولشون دارم مخصوصا مطالب سیاسیشو
    موسیو جان نیازی نبود به حرف اینا انقدر اهمیت بدی

  7. اول اینکه از اونجایی که من کلا از قافله عقبم بعد یک ماه از انتشار این مطلب اومدم و دارم مینویسم
    دوم از اونجایی که کلا من با اینکه مدت زیادیه گلابی رو میخونم تا حالا کامنت نذاشتم خواستم بیام اینجاو اقرار کنم چرا این بلاگ رو میخونم و پیگیر هستم البته همیشه با تاخیر!!
    وبلاگ موسیو جایی هست که ادم رو میخندونه و احساس ارامش به ادم میده یکجور احساس سبک وزنی و زیبایی رو به ادم القا میکنه
    حتی اگه موضوع مورد بحث رو قبلا شنیده باشی روایت موسیو از اون خوندنی هست
    موسیو فردی هست که میدونه چطور بنویسه و این نوشتنشه که اینهمه مخاطب جذب کرده و هوشمندانه بودن موضوعاتی که انتخاب میکنه
    به هر حال هر نوشته ی دنباله داری یه اوج یا فرودهایی رو داره که قابل چشم پوشیه و میشه یه نوشته ی ضعیف تر رو به پست های بیاد موندنی بخشید
    من اینجا میخوام از موسیو برای تک تک لحظه های بی نظیری که هر چند کوتاه ولی غیر قابل وصف به ادم میبخشه تشکر کنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *