چی می‌گن؟

فرض کنید که در انتخابات احمدی‌نژاد دوباره رأی بیآورد. آدم‌های مختلف وقتی این خبر را می‌شنوند چه عکس‌العملی نشان می‌دهند:

  • اوباما: What the ffff
  • احمدی‌نژاد: عجل علی ظهورک، ایشالا مبارکم باد.
  • خاتمی: عجب غلطی کردم کشیدم کنارا!
  • بان کی مون: Oh My God
  • کروبی: زن؛ من کی خوابم برد؟
  • بهرام بیضایی: من که گفتم همه خوابیم.
  • شریعتمداری (کیهان): آهاااان. حالا بیآید جلو نفس کشاااااا.
  • ابراهیم نبوی:‌قربون شکل بی‌ریختت برم. سوژه جور شد.
  • مایلی کهن: اگه من رو احمدی‌نژاد آورد، لابد احمدی‌نژاد رو خدا آورد.
  • عادل فردوسی‌پور: بههههله.
  • هارلی بازیگر چاق سریال لاست: Dude
  • درویش سر کوچه: یارب نظر تو برنگردد.
  • مادرم: ای خدا! آخه ما چه گناهی کردیم؟
  • پسر خاله‌ام که رأی نداده: اه اه اه. گفتم برم رأی بدما.
  • هخا: چرا رفتید رأی دادید احمق‌ها؟ اگر هیچ کس رأی نمی‌داد، هیچ کس رئیس جمهور نمی‌شد.
  • بردیا: مدتی نیستم.
  • آزمندیان: مرده‌شور تو و من و این کت شلوار سفید و این گل رز و انرژی مثبت و همه رو با هم ببرن. اه. مزخرف.
  • دانشجویی که مدرکش رو گرفته و روبروی در دانشگاه شریف منتظر تاکسی ایستاده: دربست، فرودگاه امام.

کوهنوردی

با مهدی و استاد چلغوز و بردیا و پیمان و محسن رفته بودیم کوه. شب جمعه بود و ما کل روز رو توی راه بودیم. مهدی به زور ما رو برد بالا و یه جاهایی استاد چلغوز رو کول می‌کرد. چون استاد علی‌رغم این‌که آدم دیسکو برویی هست، ولی کوهنورد نیست. شب که رسیدیم بالا چادر زدیم و مهدی و پیمان آتیش روشن کردن. صدای ویرگول بازیشون از بیرون چادر شنیده می‌شد.گفتم:

استاد چه خبرا؟ تعریف کن ببینیم. دنیا دست کیه؟

استاد چلغوز گفت:

خبرها زیاده. من در سفرهای استانی که داشتم فهمیدم همه آقای اجمدی‌نژاد را دوست دارند. من هم فردا که رسیدیم پایین رفتیم، به اجمدی نژاد رأی می‌دهم.

بردیا گفت:

….
….
استاد مزاج باجالی بود. لووووووووووول.
….
….

محسن گفت:

استاد تو دیگه چرا این حرف رو می‌زنی. شما به عنوان یک ایرانی که با چشم باز به مسائل نگاه می‌کنه …more

گفتم:

استاد شما چیزی از سیاست خارجی دولت ایشون رو شنیدی؟ شما که همش سفر می ری این‌ور و اون‌ور، مثلاً اون دفعه که با خسرو رفتی دوبی چند سال پیش احترامت رو بیشتر داشتن یا الآن؟

مهدی و پیمان که کارشون بیرون تموم شده بود اومدن تو. پیمان سریع پرید توی حرف و گفت:

bahse chiyeh? entekhabateh? Virgool too cheshme har ki nare ray bede. man khodam be JooMoonG Ray midam

استاد گفت:

پیمان جان تو داری جرف می زنی، ولی ما چشممون درد می‌گیره نمی‌دونم چرا.

مهدی گفت:

این حرف‌ها برای ما نون و آب نمی‌شه. ما دم عروسیمونه. هر کدوم از کاندیداها یه مایه‌ای به ما بده چاکرش هم هستیم. مگر نه دیگی که برای ما نجوشه، بذار سر سگ توش بجوشه.

گفتم:

حاجی ایشالا ردیف می‌شه. نگران نباش جون حاجی.

بردیا گفت:

….
….
جاجی یه گلریزون مثل میثم برات می‌گیریم کارت راه بیافته. یادته می‌خواستیم بریم رستوران گل میمون؟ میثم قرار شد وایسته دم در پول‌ها رو جمع کنه و خرج عروسیش کنه. همون رستوران گرونه که آب‌هویج سنتی می‌داد. اصلاً اون هم نشد کباب سیب‌زمینی می‌دیم. ماشاءالله این روزا به لطف دولت کریمه فت و فراوونه.
لووووووول
….
….

گفتم:

من که به موسوی رأی می‌دم. شماها دوباره این‌قدر این دست و اون دست می‌کنین که این یارو دوباره می‌آد.

محسن گفت:

میثم جان. تو چرا به موسوی رأی می‌دی؟ اگر موسوی نباشه به کی رأی می‌دی؟ بقیه رو قبول داری؟ ببین میثم اون‌هایی که رأی نمی‌دن هم زیاد با تو فرق نمی‌کنن. فرقشون در اینه که تو یه کاندیدا رو قبول داری و اون‌ها هیچ کدوم از کاندیداها رو قبول ندارن. ستاد لالمونی گرفته‌ی موسوی باید بیآد و ما رو توجیه کنه که چرا موسوی بهتره. توی تعاریف سیاسی …more

پیمان گفت:

agha jan man ye tarh graphicy mizanam baraye mirhosein karam ro anjam midam. ya har kas dige. ye kari az dastesh bar miyad baraye kandidaye khodesh. nabayad ba tablighe ziadi mardom ro zadeh kard. hasasiyate dozdgire mashin ro har cheghadr bebari bala, bishtar rooye asaabete. hasasiyatesh payin bashe, ham khodet rahati ham baghiyeh. mesle inhayee ke tooye 360 ax gozashtan yaki ax khatami o moosavi o yeki entekhabat naaa. alan vaghteh kababeh. berim kabab bezarim ke ta farda khoda bozorge

چلغوز گفت:

من برای اجمدی‌نژاد تبلیغ کردم. جالا شما بگویید چرا تبلیغ کردم؟

همه با هم گفتیم:

چرا تبلیغ کردی؟

چلغوز سرش رو انداخت پایین و بدون این‌که جواب ما رو بده از چادر رفت بیرون.
پانوشت: عکس از وبلاگ ردپای کوهنورد

فرهنگ لغات انتخاباتی

  • لیبرالیسم: هر کس آزاد هست که با برگه‌های انتخاباتی‌اش هر کاری خواست انجام بده. مثلاً می‌تونه باهاش موشک درست کنه، یا قایق. حتی می‌تونه به لین چان یا جومونگ رأی بده.
  • فمینیسم: می‌تونه بین احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی، سهیلا جلودارزاده رو انتخاب کنه.
  • پوپولیسم: می‌تونه تبلیغات احمدی‌نژاد رو بریزه توی گونی و شبونه توی محله‌های فقیرنشین بین گرسنه‌ها و فقرا پخش کنه.
  • دگماتیسم: ما در صندوق‌ها از حقانیت دولت عدالت محور حمایت می‌کنیم.
  • پراگماتیسم: چون همه چیز توی مملکت ارزون شده، پس احمدی‌نژاد رئیس جمهور خوبی بوده. دوباره بهش رأی می‌دیم.
  • مازوخیسم: در دوره‌ی گذشته به چشم خورد. برای این‌که هاشمی رأی نیآورد به احمدی‌نژاد رأی دادند.
  • سادیسم: به مازوخیسم مراجعه شود.
  • آریستوکراتیسم: نه به احمدی‌نژاد رأی می‌دهید، نه به موسوی. چون خاتمی نیآمده.
  • پاسیفیسم: به هر کس رأی دهید، به شما خیانت می‌کند و فقط شعار می‌دهد.
  • پلورالیسم: فرقی نمی‌کند به که رأی می‌دهید. همه در خدمت شما خواهند بود.
  • رئالیسم: به کروبی رأی می‌دهید. چون سیلی نقد به از حلوای نسیه.
  • کمونیسم: شناسنامه خود را به دولت بدهید تا برای شما رأی بدهد و شناسنامه را به همراه کوپن و سهمیه شیر روزانه برایتان پس بفرستد.
  • سوسیالیسم: به موسوی رأی می‌دهید، دولت آن را می‌گیرد و به احمدی‌نژاد می‌دهد تا عدالت رعایت شود.
  • کاپیتالیسم: شده برگه‌ی سفید می‌اندازید، تا تعداد آراء بالا بماند و اصل نظام حفظ شود.
  • فئودالیسم: بد است، ولی موقع انتخابات به درد وزارت کشوری می‌خورد.
  • نهیلیسم: کسانی که شناسنامه‌اشون سفیده. چه در اثر عدم بلوغ سنی، چه در صورت عدم بلوغ فکری.
  • اگزیستانسیالیسم: برای رأی ندادن شناسنامه‌اتون رو ببرید بیرون خونه و می‌اندازید توی سطل آشغال.
  • معاند: هر کس که به کسی غیر از کاندیدای ما رأی بده.
  • ابر رایانه: کامپیوترهای فوق سریع برای کمپین‌های حمایتی اینترنتی.
  • ابر کامپییوتر: همان مورد بالا ولی برای در آوردن لج آقای حداد عادل.
  • آپارتاید: رأی سفید می‌دهید.
  • تخم مرغ شانسی: به کاندیدایی می‌گویند که معلوم نیست بعد از انتخابات عملکردش چگونه باشد. (میرحسین موسوی)
  • گروه فشار: در همه‌ی لباس‌ها پیدا می‌شوند. حتی کارگردان سینما.
  • یوزارسیف: آیینه تمام نمای یک رئیس‌جمهور مردمی.
  • دیکتاتوری: اصلاً وجود ندارد. فقط در زمان طاغوت بود که شاه با رأی مردم انتخاب نمی‌شد. ولی حالا همه‌ی ارکان نظام با رأی مردم انتخاب می‌شوند. تأکید می‌شود: «همه‌ی ارکان نظام»
  • تابو: خط قرمز. فقط موقع انتخابات به ندرت شکسته می‌شود. آن هم فقط توسط محارم.
  • بروکراسی: کافیست در بعد از ظهر شمارش آراء، نیم ساعت در ستادهای انتخاباتی قیلوله کنید تا شاهد بروکراسی واقعی باشید.
  • مردانگی: کاندیدا شدن از طرف جبهه‌ی اصلاح طلبان. باید پی همه چیز را به تن خود بمالید. حتی ترور. (نقل به مضمون از روزنامه‌ی کیهان)
  • فیلترینگ: کلاً ابزار قدرتمندی است. در هنگام انتخابات باعث بسته شدن سایت‌های بی‌ادب اصلاح طلب و باز شدن سایت‌های جینگولک‌بازی مثل فیس بوک و یو تیوب می‌شود.
  • چالش: باید کشیده شود، برای دولت‌های قبل.
  • ونزوئلا: آموزش جامع دیکتاتوری به همراه موسیقی سنتی. رئیس جمهور باید عمری باشه. کار کنه تا آخرین نفس.
  • چلچراغ: سنگری برای وبلاگ‌نویسان بی‌سنگر بی‌چاره‌ی بی‌نوا.
  • اصلاح الگوی مصرف: رأی‌هایی به غیر از کاندیدای مورد نظر قرائت نخواهد شد تا انرژی کمتری صرف گردد.
  • کامنت: از معدود سوراخ موش‌های موجود برای اظهار نظر در ایام انتخابات.

—————————

نظرات شما این فرهنگ لغات را کامل خواهد کرد؟

پا نوشت: با تشکر ویژه از بردیا خ

رأی ما: الف.نون

ما به الف.نون رأی می‌دیم چون:

  • اون‌قدر اعتماد به نفس داره که فکر می‌کنه با برداشتن فیلتر Facebook و Youtube معتادان اینترنتی که جمعیتمون به ده هزار نفر هم نمی‌رسه، بهش رأی می‌دیم و مهم اینه که روی ما حساب کرده و ما عادت نداریم کسی رو نا امید کنیم.
  • اصلاً با گشت ارشاد مشکلی نداربم، چون اون به وعده‌های انتخاباتی‌اش عمل کرده و گشت ارشاد کاری با ما نداره. خودمون با گوش‌های خودمون شنیدیم که می‌گفت: «یعنی مشکل جوون‌های ما مدل مو یا لباس اون‌هاست؟»
  • توی جبهه‌ی چپی‌ها، سگ می‌زنه و گربه می‌رقصه و هنوز فکر می‌کنن پخی هستن. بعد از این‌همه وقت هنوز نفهمیدن که مردم ایران اگر به خاتمی رأی دادن واسه این بود که دنبال یه ناجی می‌گشتن که همه آویزونش بشن. اصولاً کروبی و میرحسین موارد خوبی برای آویزون شدن نیستن و مردم این رو خوب می‌دونن.
  • ما خیلی دوست داریم ببینم نهایت حمایت نفر اول مملکت از یه آدم مثل الف.نون چقدره و توی مواقع ضروری تا چقدر باید روی این نوع حمایت‌ها حساب کنیم.
  • وقتی یه ناجی پیدا نمی‌شه که ما رو از این وضع نجات بده و ما هم بشینیم و براش کف و سوت بزنیم، همون بهتر که برای منهدم شدنش کار رو دست کاردونش بسپریم و بی‌خودی این شاخه و اون شاخه نپریم.
  • اصولاً ما بچه‌های انقلاب هستیم و بچه‌های انقلاب باید راه پدر و مادرهاشون رو ادامه بدن، و ما حوصله‌ی اصلاحات نداریم.
  • در دوره‌ی ایشون شاهد حضور فخرآفرین بازیگران ایرانی در هالیوود بودیم.
  • در دوره‌ی ایشون تورم کلی پایین اومد و ایشون با مدیریت خوب تونستن ملت رو به آرزوی دیرینه‌ی خودشون برسونن. یادمون باشه که کاهش نرخ تورم اصلاً و ابداً به رکود جهانی ربط نداره.
  • با توجه به اینکه کاپیتالیسم وکمونیست هر دو به مشکل خوردن و ایشون ادعا کرده که شیوه‌ی جدیدی برای اقتصاد دنیا داره، بی‌صبرانه منتظر مصاحبه‌ی ایشون با اکونومیست هستیم تا برنامه‌های خودشون رو اعلام بفرمایند.

شما چرا به ایشون رأی می‌دین؟

برنامه‌ی نود؛ از این هفته با خیابانی و شفیع

از:ریاست سازمان تربیت بدنی

به: حراست سازمان تربیت بدنی
با سلام؛
لطفاً شرایطی حاصل گردانید که از این پس به جای نیروهای ضد انقلاب و اصلاح طلب در برنامه‌های زنده‌ی سیما، از نیروهای مخلصی همچون آقایان شفیع و خیابانی استفاده شود.
با تشکر
————————————-
از: حراست سازمان تربیت بدنی
به: حراست سازمان صدا و سیما
با سلام؛
از آنجایی که در دوره‌ی اصلاحات، شاهد نفوذ افراد ضد انقلاب و برانداز به بدنه‌ی نظام بودیم، لازم است در این مقطع افرادی در سطوح مختلف به کار گرفته شوند که مویی برای این انقلاب سفید کرده‌اند. به عنوان نمونه زمان آن رسیده است که در برنامه‌های ورزشی پربیننده، از آقایانی که در بدترین شرایط در خدمت مردم بوده‌اند استفاده شود. انسان‌های وارسته‌ای که در گذشته‌ای نه چندان دور، گزارش مسابقات جام جهانی را حتی در نیمه‌های شب برای ملت شهید پرور انجام می‌دادند. ملت اسلامی، اجراهای برادران بهرام شفیع و جواد خیابانی را از یاد نخواهند برد.
من الله توفیق
————————————-
از: حراست سازمان صدا و سیما
به: ریاست سازمان صدا و سیما
با سلام و خسته نباشید؛
به پیوست نامه‌ی حراست سازمان تربیت بدنی خدمتتان ایفاد می گردد. خواهشمند است سریعتر اقدام بفرمائید و نتایج را اعلام کنید.
من الله توفیق
————————————-
از: ریاست سازمان صدا و سیما
به: حراست سازمان صدا سیما
با سلام؛
ضمن سپاس از توجه شما، آقای شفیع بازنشسته شده‌اند و آقای خیابانی هم صلاح نیست در چنین برنامه‌هایی باشند. در حال حاضر نیروهای خوبی مانند آقایان فردوسی‌پور و میرزایی را در اختیار داریم و برنامه‌های ایشان مورد تأیید سازمان است.
با تشکر
رونوشت:
حراست سازمان تربیت بدنی
رئیس سازمان تربیت بدنی
————————————-
بعد از چند ساعت تماس تلفنی
————————————-
از: …
به: رئیس سازمان صدا و سیما
از این به بعد به جای فردوسی پور و میرزایی از شفیع و خیابانی در نود استفاده کن.
————————————-
از: ریاست صدا و سیما
به: تهیه کننده‌ی برنامه‌ی نود
جناب آقای فردوسی پور؛
با سلام؛
بنا بر توافقات به عمل آمده، خواهشمند است از برنامه‌ی این هفته آقایان شفیع و خیابانی مدیریت و اجرای برنامه‌ی نود را بر عهده بگیرند. از زحمات شما در این پست سپاسگذارم.
با تشکر
————————————-
دوربین – صدا – حرکت
————————————-
در این متن تمامی صحبت‌های آقای شفیع با رنگ نارنجی و تمامی صحبت‌های آقای خیابانی با رنگ آبی هستند.
سلام
از
امشب
برنامه‌ی
نود
با
ما[به طور همزمان]
خلاصه‌ی برنامه پخش می‌شود که هنوز یادگار خدا بیامرز فردوسی‌پور است و از آخرین اثرات او در این برنامه است.
امشب مهمان ارجمندی داریم. کارشناسی خبره که قبلاً خیلی از ایشون استفاده کردیم و دیدید که از همین کارشناسی‌های تلویزیونی به ریاست فدراسیون فوتبال رسیدند. آقای داریوش مصطفوی.
داریوش جان سلام. خوش اومدی.
دوربین روی مصطفوی می‌رود و ایشان هم سری تکان می‌دهند.
امروز مسابقه‌ی پیامک هم داریم. به نظر شما با حضور آقایان شفیع و خیابانی به جای آقای فردوسی‌پور، وزن برنامه‌ی ما یعنی برنامه‌ی نود چه تغییری کرده؟
یک – بالا رفتیم
دو – پایین اومدیم
چهار – فرقی نکرده
شش – هیچکدام
هفت– همه‌ی موارد

شما می‌توانید گزینه‌ی مورد نظر را به شماره‌ی سه – سه صفر – نود ارسال کنید.
اول لازم می‌دونم تشکر ویژه‌ای بکنم از مسوولین سازمان صدا و سیما، از رئیس سازمان تربیت بدنی، از آقای رئیس جمهور، از مسوول دفتر ایشون. مسوول سازمان حفظ آثار، ریاست محترم فدراسیون فوتبال، والیبال، کشتی، فوتسال و بقیه‌ی عزیزانی که مشغول به خدمت به مردم هستند.
و اون‌هایی که الآن در شیفت شب کارخانه‌ها کار می‌کنند، یا پرستاران و پزشکانی که در اورژانس بیمارستان‌ها هستند و هم اکنون برنامه‌ی ما رو به صورت زنده مشاهده می‌کنند. دست و پای تک تک عزیزان را از دور می‌بوسیم.

پشت سر مجریان برنامه، یونولیتی با سه رنگ قرمز و سفید و سبز قرار داده شده که عدد نود در وسط آن نوشته شده. جلوی روی آقای خیابانی یه مانیتور قدیمی پانزده اینچ قرار دارد و مدام به صفحه‌ی آن نگاه می‌کند و مطالبی را می‌خواند. آقای شفیع رو به دوربین در مورد خدمات دولت نهم و مردم دار بودن ایشان و همچنین رئیس سازمان تربیت بدنی و اقوام صحبت می‌کند و خاطر نشان می‌کند که در دوره‌ی ریاست ایشان بیشترین خدمات انجام شده. از آن جمله بازسازی چند بار صندلی‌های ورزشگاه آزادی. آقای شفیع می‌فرمایند که استادیوم آزادی افتخار کشور است و سالم بودن زمین چمن این استادیوم از بزرگترین و ارزشمندترین خدمات عصر حاضر در عرصه‌ی ورزش است.
خب تصاویری رو می‌بینیم از کتک‌های آقای میثاقیان که دوربین‌های برنامه نود شکار کردند.
آقای میثاقیان در حالی به تصویر کشیده شده که با پنجه بوکس در رختکن به جان بازیکن‌ها افتاده. تصویری پخش می‌شود از گونه‌ی پاره شده‌ی یکی از بازیکنان و دماغ شکسته‌ی کاپیتان تیم که از ترس در گوشه‌ی رختکن چمپاتمه زده‌اند.
حاج اکبر آقای میثاقیان سلام
سلام خدمت شما آقای شفیع و آقای خیابانی و بینندگان محترم و مهمان برنامه.
آقای میثاقیان ضمن تشکر از شما به خاطر این اقدام، شما با این کار باعث می‌شی که بازیکن سالاری در ورزش رواج پیدا نکنه. می‌شه از شرایط بگی برامون؟ چی شد که شما اقدام به این حرکات کردید؟
ممنونم آقای خیابانی. راستش ما باید این بازی رو می‌بردیم، ولی من هر چی به بازیکن‌ها می‌گفتم، گوش نمی‌کردن. و ما متأسفانه سه امتیاز این بازی رو از دست دادیم. این آقایی که می‌بینی مثل موش نشسته کنار رختکن و گونه‌اش پاره شده دو بار بهش گفتم پاس بده و نداد. این شد که زدمش.
کاپیتان چطور؟
کاپیتان هم یکی مثل اون.
ممنون آقای میثاقیان. ارتباط مستقیم داریم با علی کریمی. آقای کریمی شما به تیم ملی برمی‌گردید؟
سلام. نه آقای شفیع. من ترجیح می‌دم برای تیم ملی در این شرایط و با این مربی بازی نکنم.
حالا علی آقا اگه من از شما خواهش کنم چی؟ شما بالاخره بهترین بازیکن ایران هستی. مردم شما رو دوست دارن. شما باید بیآی تیم ملی.
نه دیگه نمی‌آم.
علی جان، جون جواد بیا.
نوکرتم جواد جون. نه. نمی‌آم. تا خود علی دایی نیآد توی تلویزیون و در مورد درگیری‌های جام جهانی معذرت خواهی نکنه من توی تیم ملی بازی نمی‌کنم.
ممنون از تو علی جون. ما سعی می‌کنیم که ترتیب عذرخواهی آقای دایی رو بدیم تا شما برای تیم ملی بازی کنی. الآن تعداد زیادی از مسوولان پشت خط هستند تا ما باهاشون صحبت کنیم و ازشون تشکر کنیم. قبل از اون یه مطلبی رو خدممتون عرض کنم. و اینکه این هفته دوربین نود که عکس‌های ارسالی شما هست برای سایت نود، متأسفانه به دست ما نرسیده و من هر چی سعی می‌کنم وارد سایت بشم و پسورد می‌زنم، موفق نمی‌شم. پسورد سایت دست عادل هست.
دوربین در حالی که صورت خیابانی را در کادر قرار داده، کم کم روی صورت ایشان زوم می‌کند. لحظه‌ای ساکت می‌شود و اشک در چشمانش جمع می‌شود.
عادل می‌دونم که الآن صدای من رو می‌شنوی. اگه چهره‌ی من رو می‌بینی، پسورد رو برام اس ام اس کن. تو رو خدا.
و باز هم سکوت و چهره‌ی درمانده‌ی خیابانی.
خب از ماهواره تصاویری به دستمون رسیده به صورت مستقیم که تقدیم حضورتون می‌کنیم. آ.ث.میلان هست در برابر یونتوس. دقیقه بیست و پنجم. همکاران ما خیلی زحمت کشیدند و این تصاویر رو به دست ما رسوندند. مالدینی پا به توپ هست. برای بازیکن شماره‌ی هفده، اون هم برای شماره‌ی نوزده. باز هم به عقب برای مالدینی. مالدینی. پا به توپ. خود مالدینی. به شماره‌ی هفت. آندریاس شفچینکوف. برای شماره‌ی نوزده و به اوت. اگر بیست تا دروازه می‌ذاشتن، توپ به تیرک دروازه‌ی بیستم می‌خورد.
دوربین به استودیو برمی‌گردد و چهره‌ی مصطفوی را نشان می‌دهد.
خب آقای مصطفوی نظرتون راجع این بازی چی هست؟
با سلام. تیم آ.ث.میلان با تیم اودینزه
بله. همین الآن یه اس ام اس رسید برای من که امیدوارم عادل باشه. بذارید بخونم. سلام جواد جان. برنامه را می‌بینم. لطف کن از من هم تعریف کن. قربانت. محمد فنایی.
پس ممد بود نه عادل. هنوز پرچم خط نگهداریش توی جام جهانی جلوی چشمم هست. بگیرش الآن با موبایل باهاش حرف بزنیم.
خودت بگیر بهرام جان.
جان جواد بگیر.
باشه. الو. ممد جان. خوبی؟ بهرام سلام می‌رسونه. حتماً. حتماً. اون رو که همه می‌دونن، شما یکی از بهترین داورهای دنیا هستی. این نیازی به تعریف نداره. قربان شکل ماهت.
چند ساعتی از برنامه گذشته و الآن تقریباً ساعت سه شب هست که برنامه‌ی تجلیل از مدیران ورزشی سپاه داره پخش می‌شه. جواد خیابانی رفته توی اتاق بغل تا چرتی بزنه و شفیع داره نم نم توضیح می‌ده راجع به خدمات نیروهای مسلح به ورزشکاران.
سه هزار نفر در مسابقه‌ی پیامک شرکت کردند، که دو هزار و دویست و دو نفر جواب غیر قابل قبول دادند. بقیه هم گفتند که وزن برنامه بالا رفته.
داریوش جان یه شماره بگو.
سی و دو هزار و پنجاه.
خب آقای رضایی از بندر جاسک برنده‌ی ما هستن که باهاشون تماس گرفته می‌شه. ممنون از این که همراه ما بودید. به اتفاق آقای مصطفوی از شما خداحافظی می‌کنم.
عکس از: علی بهرامن

  • دوستان؛ برای حمایت از عادل فردوسی پور و همچنین دیدن چهره‌های نورانی آقایان [اینجا] کلیک کنید.
  • برای اطلاع از اتفاقات حواشی برنامه‌ی نود، [اینجا] کلیک کنید.
  • برای نظر دادن راجع به این نوشته [اینجا] کلیک کنید.
  • برای فرستادن کمپوت به زندان اوین [اینجا] کلیک کنید.
  • برای ارسال کمک‌های انسان دوستان به مردم غزه [اینجا] کلیک کنید.
  • برای حمایت از آقای خیابانی [اینجا] کلیک کنید.
  • برای فحش دادن به هر چی که خواستید [اینجا] کلیک کنید.
  • برای دیدن عکس‌های نانسی عجرم [اینجا] کلیک کنید.
  • برای حمایت از نویسنده [اینجا] کلیک کنید.
  • برای حمایت از عکاس [اینجا] کلیک کنید.
  • برای خواندن بلاگ‌های خاله زبیده [اینجا] کلیک کنید.
  • برای دیدن تصاویر مستقیم از مشهد مقدس [اینجا] کلیک کنید.
  • برای دانلود زیرنویس فارسی سریال‌های لاست و پریزون برک و دکستر [اینجا] کلیک کنید.
  • برای تغییر نام خلیج فارس، به خلیج دوستی و برعکس [اینجا] کلیک کنید.

دوستان اگر لینک این بلاگ را به دو هزار نفر از دوستانتان در یاهو نفرستید، و در بلاست‌های خود نگذارید، آی‌دی‌های شما آی‌دی اضافی شناخته می‌شه و از طرف یاهو از کار می‌افته. پس برای اینکه باز هم بتوانیم در محیط یاهو دور هم باشیم دوهزار تا صلوات بفرست و این لینک رو برای دو هزار نفر بفرست. تا آخر هفته، خبرهای خوبی خواهی گرفت. اگر نفرستی در یک تصادف دو دست و یک سرت رو از دست می‌دی و مجبوری تا آخر عمر بدون دست و سر زندگی کنی.