اسبها اسمهای قشنگی دارند. مارال، وشگا، رعد، اسکارلت و… این اسمها معنیش این است که حداقل یک روزی برای شخصی در این دنیا مهم بودهاند. یا نژادی داشتهاند،یا درآمدزا بودهاند. و یا کودکی شبها به عشق داشتنشان میخوابیده.
جوانتر که بودم با دوستانم به باشگاه سوارکاری میرفتیم. ده-دوازده تا اسب مخصوص آموزش بودند که باید سوار آنها میشدیم. همه آرزو داشتند که قرعهی اسبهای خوب به آنها بیافتد. مربی برای هر نفر یک اسب انتخاب میکرد. یکی خوشحال میشد، یکی ناراحت. اما ناراحتترین آدم کسی بود که آن روز مجبور بود اسب حسین را سوار شود. اسب حسین یک اسب کوتاه و سفید بود که یا لگد میانداخت یا کپل اسب جلویی را گاز میگرفت. میگفتند اسم صاحبش حسین بوده و بابت طلبی که از باشگاه سوارکاری داشته، این اسب را برداشته و بعد هم بیخیالش شده. این اسب برای هیچکس مهم نبود. حتی برایش یک اسم درست و درمان هم نگذاشته بودند.
این روزها کوتولههایی از جنس اسب حسین زیاده شدهاند، تکثیر شدهاند، همه جا پخش شدهاند و عربدهکشی میکنند. سینهچاک میدهند و شعار “اعدام باید گردد” سر میدهند. کوتولههایی که شاید اسمشان را هم نمیدانیم، چون هیچوقت برای مردم مهم نبوده و نیستند. معلوم نیست بابت کدام طلبی، یا کدام گناه ناکردهای، اینها گیر ما افتادهاند! البته صد رحمت به اسب حسین. اسب حسین در انتخاب سرنوشتش مختار نبود. ولی اینها انسانهایی هستند که مثلاً باید اختیار داشته باشند. “اختیار” قرار بود وجه تمایز انسان و حیوان باشد!
صد رحمت به اسب حسین
قیاست عالی بود
علی جون تو دیگه چرا؟ عزیزم با این گوگل فرند کانکت، این پاینن کانکت شو که عکس خوشگلت هم بیافته دیگه. من این رو برای شماها گذاشتم :)
ممنونم بابت نظرت.
ندیدمش میثم ، الان که گفتی دیدمش
با اون میام
مرسی رفیق.
نمیتونم بفهمم نوشته ت رو.. البته نتیجه گیریت خوبه ولی ربط داستان به موضوعت گنگه
قبول دارم که ضعیف شدم توی نوشتن. خیلی هم ضعیف شدم.
چرا نگفتی همیشه این اسب به تو میفتاد؟
نه اتفاقاً! همیشه به امید (پسر داییام) میافتاد.
عالی
با سلام ؛
دوست گرامی از وبلاگ شما بازدید گردید.خوشحال میشیم به وبلاگ بی مقدمه هم سری بزنید و نظر و ایده ی خود را راجع به مطلب « درازاء سنگ » بیان کنید.
با تشکّر.
باشه حتماً. برو اومدم.
واقعا کوتوله های بی نام ونشان مثل قارچ سمی زیاد شدن….خدا از بین ببرشون
هی میگفتین اسبه حسین من فک میکردم اسبه حسین پیرووی رو میگین:D
این هم از معایب استفادهی مشترک زن و شوهر از یک لبتاپ! خانم جان با اکانت من چرا کامنت گذاشتی؟ الآن یکی بیآد ببینه میگه این خودش کامنت میذاره، خودش جواب میده. خواستی کامنت بذاری از آیدی من خارج شو اول لطفاً. من همه جا باید دنبال کامنتها و لایکهایی بگردم که با آیدی من زده شده ولی برای من نیست :))
مطلب خوبی بود
هیچ هم ضعیف نشدین و مثل همیشه خوب مینویسین
این کامنت در جهت بالا بردن روحیه شما بود و ارزش دیگری ندارد
ممنون shadow عزیز :)
بدجنس
مـیـثـم جان ، تمرین کن فرزندم. تو جای پیشرفت داری
من دلیل ضعیف شدن قلمتو میدونم عمو میثم
فککنم وقت نمیکنی مطالعه کنی ، واسه اینه قلمت ضعیف شده یه مقدار
میخوای منم وبلاگ نویسی رو شروع کنم ، رقابتو ازنو شروع کنی ؛)
جاست کیدینگ !
ارادتینگ درحد پرایدُ دو در!
من قبلاً هم اصلاً اهل مطالعه نبودم و اعتقاد دارم مطالعه قلم آدم رو خراب میکنه :)
پرادو در قدیمی شده دیگه. الآن پورشه پانومرا مده.
من با گوگول اومدم عکسم نیومد… چرا؟
پس این عکس غلامرضا تختیه؟
=))))))))))))
اسب حسین اگر گاز میگرفت یا کوتوله بود فکر میکنم با وفا هم بود
حده اقل از وفای خاندان اسبها یه چیزی تو غریزش مونده بود
ولی امان از موجودی به نام انسان که عین سگ گاز میگیره، عین گرگ میدره و عین گاو شاخ میزنه!
ایول. واقعاً همینه.