با مهدی و استاد چلغوز و بردیا و پیمان و محسن رفته بودیم کوه. شب جمعه بود و ما کل روز رو توی راه بودیم. مهدی به زور ما رو برد بالا و یه جاهایی استاد چلغوز رو کول میکرد. چون استاد علیرغم اینکه آدم دیسکو برویی هست، ولی کوهنورد نیست. شب که رسیدیم بالا چادر زدیم و مهدی و پیمان آتیش روشن کردن. صدای ویرگول بازیشون از بیرون چادر شنیده میشد.گفتم:
استاد چه خبرا؟ تعریف کن ببینیم. دنیا دست کیه؟
استاد چلغوز گفت:
خبرها زیاده. من در سفرهای استانی که داشتم فهمیدم همه آقای اجمدینژاد را دوست دارند. من هم فردا که رسیدیم پایین رفتیم، به اجمدی نژاد رأی میدهم.
بردیا گفت:
….
….
استاد مزاج باجالی بود. لووووووووووول.
….
….
محسن گفت:
استاد تو دیگه چرا این حرف رو میزنی. شما به عنوان یک ایرانی که با چشم باز به مسائل نگاه میکنه …more
گفتم:
استاد شما چیزی از سیاست خارجی دولت ایشون رو شنیدی؟ شما که همش سفر می ری اینور و اونور، مثلاً اون دفعه که با خسرو رفتی دوبی چند سال پیش احترامت رو بیشتر داشتن یا الآن؟
مهدی و پیمان که کارشون بیرون تموم شده بود اومدن تو. پیمان سریع پرید توی حرف و گفت:
bahse chiyeh? entekhabateh? Virgool too cheshme har ki nare ray bede. man khodam be JooMoonG Ray midam
استاد گفت:
پیمان جان تو داری جرف می زنی، ولی ما چشممون درد میگیره نمیدونم چرا.
مهدی گفت:
این حرفها برای ما نون و آب نمیشه. ما دم عروسیمونه. هر کدوم از کاندیداها یه مایهای به ما بده چاکرش هم هستیم. مگر نه دیگی که برای ما نجوشه، بذار سر سگ توش بجوشه.
گفتم:
حاجی ایشالا ردیف میشه. نگران نباش جون حاجی.
بردیا گفت:
….
….
جاجی یه گلریزون مثل میثم برات میگیریم کارت راه بیافته. یادته میخواستیم بریم رستوران گل میمون؟ میثم قرار شد وایسته دم در پولها رو جمع کنه و خرج عروسیش کنه. همون رستوران گرونه که آبهویج سنتی میداد. اصلاً اون هم نشد کباب سیبزمینی میدیم. ماشاءالله این روزا به لطف دولت کریمه فت و فراوونه.
لووووووول
….
….
گفتم:
من که به موسوی رأی میدم. شماها دوباره اینقدر این دست و اون دست میکنین که این یارو دوباره میآد.
محسن گفت:
میثم جان. تو چرا به موسوی رأی میدی؟ اگر موسوی نباشه به کی رأی میدی؟ بقیه رو قبول داری؟ ببین میثم اونهایی که رأی نمیدن هم زیاد با تو فرق نمیکنن. فرقشون در اینه که تو یه کاندیدا رو قبول داری و اونها هیچ کدوم از کاندیداها رو قبول ندارن. ستاد لالمونی گرفتهی موسوی باید بیآد و ما رو توجیه کنه که چرا موسوی بهتره. توی تعاریف سیاسی …more
پیمان گفت:
agha jan man ye tarh graphicy mizanam baraye mirhosein karam ro anjam midam. ya har kas dige. ye kari az dastesh bar miyad baraye kandidaye khodesh. nabayad ba tablighe ziadi mardom ro zadeh kard. hasasiyate dozdgire mashin ro har cheghadr bebari bala, bishtar rooye asaabete. hasasiyatesh payin bashe, ham khodet rahati ham baghiyeh. mesle inhayee ke tooye 360 ax gozashtan yaki ax khatami o moosavi o yeki entekhabat naaa. alan vaghteh kababeh. berim kabab bezarim ke ta farda khoda bozorge
چلغوز گفت:
من برای اجمدینژاد تبلیغ کردم. جالا شما بگویید چرا تبلیغ کردم؟
همه با هم گفتیم:
چرا تبلیغ کردی؟
چلغوز سرش رو انداخت پایین و بدون اینکه جواب ما رو بده از چادر رفت بیرون.
پانوشت: عکس از وبلاگ ردپای کوهنورد