نظر به اینکه سر رشتههای مشکلات از دست خیلیها در رفته است و به صورت اتفاقی رشتهها به هم تابیده شده و گرههای ملوانی منظم و مختلفی را به وجود آوردهاند، و با فرض این که ما هم جزو نخبگانی به حساب میآییم که نمیخواهیم فرصتسوزی کنیم و تجربهی طولانی مدت در باز کردن انواع گرهها داریم، راهکارهای زیر برای باز کردن گرههای موجود پیشنهاد میگردد:
باز کردن گره با باتوم: در این روش گرهها را در خط B.R.T حدفاصل میدان امام حسین و میدان آزادی، روی زمین پهن میکنیم. بعد با سنگ به شیشهی بانکها میزنیم تا به طور کامل خرد بشود. مقداری گاز اشکآور در هوا تفت میدهیم. شعلهی زیر ساختمانها و دکهها را افروختهتر میکنیم. خب! شرایط برای باز کردن گره آماده است. باتومها را بالا میبریم و در حالی که فریاد میزنیم و باتومها را بالای سر میچرخانیم، آنها را فرود میآوریم و محکم به وسط گرههای مذبور میزنیم. آنقدر میزنیم تا باز شوند.
باز کردن گره با دندان: این روش نیاز به اعتماد به نفس بالا دارد. در هنگام مصاحبههای تلویزیونی وقتی خبرنگاران از تهدیدهای خارجی میپرسند لبخندتان باید آنقدر گشاد باشد که تا دندانهای عقلتان را همه ببینند. این روش با جملاتی نظیر خارجیها مال این حرفها نیستند، ریز میبینمشون، زنگ آخر وایستن بیرون و… در باز شدن بهتر عمل خواهد کرد.
باز کردن گره با دست: در این روش همه مردم دست به دست هم خواهند داد و مسوولان و نخبهها هم دست به دست هم خواهند داد و بالاخره مسأله چیز تمام شده و نه کسی چیز کرده و نه کسی چیز شده و نه به کسی چیز شده و نه کسی در چیز است و همه چی آرومه و من چقدر خوشحالم! در این روش گرهای وجود ندارد که کسی بخواهد بازش کند.
باز کردن گره با برنامه نود: از مردم همیشه در صحنه دعوت میکنید که به جای فکر کردن به گرهها، آنها را شبیه به عدد نود در بیاورند و عکسهایشان را برای برنامه نود بفرستند. مردم حواسشان پرت میشود و گرهها خود به خود باز میشوند.
باز کردن گره با زلزله: زلزلهی مجازی راه میاندازیم و فکر همه را مشغول میکنیم و سوژه برای رسانهها و وبلاگنویسها درست میکنیم. دیگر کسی به گره فکر نمیکند.
باز کردن گره با پیشرفتهای هستهای: یکی از مدرنترین روشهای حل بحران و باز کردن گرههای کور نه تنها سیاسی، بلکه اقتصادی و امنیتی و غیره است. در این روش گره را در میدان آزادی پهن کرده و و فریاد میزنیم که ما پیشرفت هستهای کردهایم. دشمن هم با بمب به وسط گره میزند و همه میمیریم و تمام مشکلات حل میشوند.
و جعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فاغشینا هم فهم لا یبصرون.
و بالاخره مسأله چیز تمام شده و نه کسی چیز کرده و نه کسی چیز شده و نه به کسی چیز شده و نه کسی در چیز است و همه چی آرومه و من چقدر خوشحالم!
:)))))))))))))
ینی اون آیه ی آخـر خـــــــــــــــــــــــــــــــدااااااااااااااااااا بـــــود =))))
حاجی میشه اسم این زلزله هه رو مجازی هم گذاشت
چون ناشی از عوامل طبیعی نیست
زلزله ی قابل پیش بینی دقیق با زمان و مکان ، حاجی عبارتست از نوعی از زلزله که به دلیل آزمایشات صلح آمیز هسته ای که قرار بر انجام مجدد آن است (گویا) ، صورت پذیرفته و مسئولیت تلفات و مصیبت هایش را به گردن همیشه کج ِ ملت شهید پـــرور و توبه نکردن ملت و آزمایش الهی و اینها می نهند
که به روایتی زلزله ی بم هم مشمول چنین روایتی میشده
باشد که جمیــــعاً رستگار شویم
البته من موافق نیستم. این یه موج شایعه میتونه باشه که روی باورهای فعلی مردم سوار میشه. اینکه مثلاً بخوان اسلحه اتمی رو آزمایش کنن. به نظرم ایران فعلاً نه میتونه، نه میخواد که بمب داشته باشه. ولی خب موافق نبودن من دلیل نمیشه که به نظرت احترام نذارم. ارادتمندم.
منم باهات موافقم
ولی وقتی اینو بجز عوام از یکی دوتا از خواص و کسایی که دستی بر این آتش دارن شنیدم ، کمی شک کردم
سالاری حاجی ممنون جوابمو دادی
واقعا هم ثابت شده است ها این روش ها!
در مورد زلزله رئیس جمهور محترم گفتند گسلهای تهران باید تا الان فعال میشدن که خوشبختانه هنوز فعال نشدند ولی در آینده ممکنه فعال شن. و امامان جمعه فرمودن گناه باعث زلزله می شود پس نتیجه میگیریم وقتی زلزله حتمیه تهران به تاخیر افتاده پس تهران پر است از مردمانی پاک و مقدس که زلزله به تاخیر افتاده؟ از رابطه معکوس این دو حرف میشه اینجوری نتیجه گرفت دیگه؟؟
به هر حال این مردم پاک و مقدس نقش آچار فرانسه رو بازی میکنن.
البته این روش برای ایران و سیاستمداران ایرانی مصداق داره دیگه، کجای دنیا حکومتیانش انقدر خودشون رو مسخره خاص و عام میکنند؟
حالا باید دید دوشنبه به دنبال کمپین ی که راه افتاده زلزله میاد یا نه؟
اگه شانس مائه که گسل های زمین اون روز به هم برخورد میکنند و دل حضرات کلی شاد میشه
به قول یه مردی:
((((((((((((((((((((((:
عـــــــــــــــــــــــــالـــــــــــــــــــــــــی
سلام . به مورد خیلی مهمی اشاره کردی . این سیستم از اول بر مبنای بحران بنا شده و از همون روز اول یه دشمن فرضی درست کردن که بتونن همه چیز رو گردنش بندازن و باهاش کشتی بگیرن . حالا هم که دیگه دشمن فرضی بی خیال شده بلای فرضی درست میکنن و با انگولک های اتمی زیر تهران زلزله راه میندازن . فقط با توجه به بی سوادی شون خدا به تهرانی ها کمک کنه . میترسم یه صفر این ور اون ور بذارن به جای ۵ یه هو ۶ ، ۷ یا حتی بیشتر بشه زلزله و کل تهران رو با خاک یکسان کنه .
با درود و سپاس فراوان : شهرام
ارادت شهرام جان؛
راستش من با این آزمایش و اینها خیلی موافق نیستم. توی یه کامنت دیگه هم گفتم. به نظرم نه الآن دنبالش هستن، و نه تواناییش رو دارن هنوز. ولی با جو سازی الکی موافقم. یعنی اینکه بحران پیش بیاری که بحران رو رد کنی.
مرسی از حضورت.
اصلنشم چی بگم والا
ها بعله !
چرا از اول پاپیونی (رفسنجون) گره نمیزنن؟
امیر جون اینا هر کدوم از بندها واسه خودشون میرن. بعد یهو به هم میپیچن. یهو.
میثم گره پاپیونی خوبیش این بود که قبلا میزدن از هر طرفی بالاخره باز میشد ..
ولی فکر کنم روش اول من بیشتر دوست دارم
بازکردن گره با دستت جالب بود
همه چی آرومه
همه ما چقدر خوشحالیم
چقدر به همه خوش میگذره
آلاله خوشحالم نظرت رو میبینم. فکر کنم ربع قرنی بود که نیومده بودی اینجا!
توی این چند ماه اخیر بیشتر سعی کردن گره ها رو به سبک برنامه نود و زلزله باز کنن.
مرسی حامد جان. هم از نظر عمومی، و هم خصوصی.
این هم تستش!
بذار منم تست کنم :)
ما اگه پاشویه رو نداشتیم با این همه گره در زندگیمون چه می کردیم؟ :دی
.
.
.
ولی جدا از شوخی ذهن تحلیل گر فوق العاده ای دارید، همه چیز رو خوب به هم ربط میدید و طنز خوبی از توش در میارید. این کار آدم های معمولی نیست…
آره آره. من آدم معمولی نیستم. از اون نظر :))
سلام. ممنونم از لطفت میثم جان
خیلی راهکارهای خوبی به نظر اومدن دیگه مشکل گره با این شیوه ها حل میشه از شما کمال تشکر را داریم…..( نیاز به تحقیق هم نداره خدا رو شکر عملا دیده میشه )
خیلی شاهکار بود مثل همیشه
سلام میثم جان
حاجی همونطور که توی گودر گفتم پستت عالی بود.
یه چیزی بگم قول میدی دلخور نشی؟
به نظرم قدیما،قبل از سفر به چین بود گویا؛قلمت یه طراوت دیگه ای داشت.البته الانم با اکثر پستات میحالم.یعنی حال میکنم.بی ناموسی نه! منظورم اینه که خوشم میاد…….
در مورد اون مطلبم در گودر راستش حذفش کردم.به نظرم هر کی خودش باید تشخیص بده چه نوشته ای خوبه و چه نوشته ای نه.چه نوشته ای عقایدشو متزلزل میکنه و چه نوشته ای نه.چه نوشته ای سودمند و زیباست و چه نوشته ای نه…بنابراین بی خیال شدم…ضمن اینکه من حس میکنم در بلند مدت دیگه کمتر شاهد نوشته های بلند و قوی نخواهیم بود.
یه چیزی….چرا اینقدر این وبت سنگینه؟ افزونه مفزونه هات زیادند؟ بابا یه کم سبکش کن
مخلصیم :))
سلام.
برای چی باید ناراحت بشم؟ حق با تو هست. راستش دو نوع تصمیم میشه گرفت در شرایط موجود. یکی اینکه آزادانه حرف بزنی و پی همه چیز رو به تنت بمالی، و دوم اینکه سعی کنی که خودت رو قیچی کنی تا بتونی ادامه بدی برای روزهایی که فضا یک مقدار بازتر بشه. من راه دوم رو انتخاب کردم و به طور حتم این خود سانسوریها روی روح متن تأثیر میذاره.
صفحهام هم سنگین هست ولی نمیدونم چرا. خیلی هم افزونه ندارهها. ولی نمیدونم چرا اینقدر سخت لود میشه.
مرسی از نظر و نقدت.
حرف نداشت
بخصوص با دندونش
ممنون که وقت میذاری و سر میزنی
علی شوخی میکنی؟ من همیشه میخونمت. هر از چند گاهی یه سوک سوک میکنم که ببینی من هستم.
یحتمل از پوسته ی وبلاگته.شاید اون زیادی سنگینه.
مثل همیشه مزخرف نوشتی
لوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول
برو مردک. برو خودت رو جمع کن :)))
قلم شوخی داری
اینی که گفتین خوبه یا بده؟
سلام .
میثم جان باز هم خوش نوشتی . خیلی خوب منظورت را میرسانی .
فقط یک انتقادی به قالب وبلاگ دارم .
نمیدونم کد چطور نوشته شده که خیلی اوقات به جای لود شدن بعضی جاهای قالب یک کد پی اچ پی قرار میگیره و قالب در عین اینکه نباید سنگین باشه سنگین شده . نمیدونم شایدم مشکل از من باشه ولی اگه این مشکل نباشه خیلی بهتره .
پاینده باشی دوست خوبم .
سلام افشین جان. ممنونم.
من هم راستش با قالبش مشکل دارم. خیلی روش کار کردم تا حالا ولی بعضی وقتها تایم اوت میشه. نمیدونم چرا اینقدر کنده. با اینکه افزونههای زیادی هم روش نصب نیست. ولی دیوانهام کرده. من روی سرعت لود شدن خیلی حساسم و برای همین حداقلها رو استفاده کردم. ولی نمیدوم چه مرگشه.
چیزه!!…پس این چیزا که می گفتن چیز شده بودن چی بود!؟…. یعنی هیچکی چیز نشده بود؟
چرا. چیز شدن، بعد جیزشون کردن.
فوق العاده ه ه ه ه ه بود
خیلی وقت بود همچین چیزی نخونده بودم اینجا
=))
راستی به اهالی هنرمند وبلاگ نویس هم تبریک می گم که مهندس پنگول یه اثری از خودش به جا گذاشت
چاکریم رفیق. قابل نداشت. مهندس هم من اثری ازش نمیبینم. یعنی ریز میبینمش.
بالاخره مسأله چیز تمام شده و نه کسی چیز کرده و نه کسی چیز شده و نه به کسی چیز شده و نه کسی در چیز است و همه چی آرومه و من چقدر خوشحالم!
=)))
سلام دوست عزیز.
از اینکه به خاطر اینکه به دلیل مشغله تحصیلی کمتر به وبلاگ شما سر می زنم واقعا معذرت می خواهم.
آدرس جدید وبلاگ پاک نویس بعد از فیلترینگ چندباره :
http://www.paknewis2.blogspot.com
در ضمن در صورت فیلـ.ـترینـگ مجدد کافی است عدد انتهای آدرس را یک رقم بالاتر بنویسید (۳-و۴..)
ممنون از شما
فرشاد جان خب مواظب باش فیل نشی پسر.
خیلی خیلی خیلی چسبید!
بخصوص اولی و دومی و آخری!
خیلی طنز قویای بود و واقعاً حیفه که امکان انتشار در جایی بجز این محیط مجازی نداره…
این روزها به این سبک نوشتن خیلی نیاز داریم…
قلمتان مستدام! :)
مرسی دوست من. قابلی نداشت که.
چشمم که به”باز کردن گره با دندان” افتاد مورمورم شد! حس کن گِرَش نخ کاموا باشه وای ی ی ی ی ی
البته بعدش همه چی آرومه و من چقدر خوشحالم!
چندش :))
این خیلی به کارِ تو میومد شریک .گفتم برات بزارمش :))
همه چی آرومه
/همه چی تأمینه /این چقدر خوبه که /قیمتا پایینه! همه چی آرومه /مسولا
خوابیدن /شک نداری دیگه /تو به اوضاع من / همه چی آرومه /من چقدر خوشحالم
/صد تومن تو جیبم /به خودم می بالم! /تو داری می میری /از چشات معلومه /من
فقط بیکارم /همه چی آرومه /بگو این آرامش /تا ابد پابرجاست /بگو از یارانه
/این تورم بی جاست
حالا نمیشه یه روش ارائه بدید که انفرادی بشه گره رو باز کرد؟! آخه روش های انفرادیتون سخته ما رو که راه نمیدن تی وی لبخند بزنیم که مگر اینکه بریم داوطلب شیم که میخوایم بگیم در انتخابات تقلب نشده و همه باید حقیقت رو بپذیرند! یعنی واسه یه گره بعدش یه عالمه فحش بخوریم؟
خیلی خندیدیم میثم
عالی بود
آقا اینا چیه نوشتی؟
من بندام گره کور خورده سه ساعته دارم تو سایتت دنبال روشی واسه بازکردنش میگردم خخخخخ