- لیبرالیسم: هر کس آزاد هست که با برگههای انتخاباتیاش هر کاری خواست انجام بده. مثلاً میتونه باهاش موشک درست کنه، یا قایق. حتی میتونه به لین چان یا جومونگ رأی بده.
- فمینیسم: میتونه بین احمدینژاد و میرحسین موسوی، سهیلا جلودارزاده رو انتخاب کنه.
- پوپولیسم: میتونه تبلیغات احمدینژاد رو بریزه توی گونی و شبونه توی محلههای فقیرنشین بین گرسنهها و فقرا پخش کنه.
- دگماتیسم: ما در صندوقها از حقانیت دولت عدالت محور حمایت میکنیم.
- پراگماتیسم: چون همه چیز توی مملکت ارزون شده، پس احمدینژاد رئیس جمهور خوبی بوده. دوباره بهش رأی میدیم.
- مازوخیسم: در دورهی گذشته به چشم خورد. برای اینکه هاشمی رأی نیآورد به احمدینژاد رأی دادند.
- سادیسم: به مازوخیسم مراجعه شود.
- آریستوکراتیسم: نه به احمدینژاد رأی میدهید، نه به موسوی. چون خاتمی نیآمده.
- پاسیفیسم: به هر کس رأی دهید، به شما خیانت میکند و فقط شعار میدهد.
- پلورالیسم: فرقی نمیکند به که رأی میدهید. همه در خدمت شما خواهند بود.
- رئالیسم: به کروبی رأی میدهید. چون سیلی نقد به از حلوای نسیه.
- کمونیسم: شناسنامه خود را به دولت بدهید تا برای شما رأی بدهد و شناسنامه را به همراه کوپن و سهمیه شیر روزانه برایتان پس بفرستد.
- سوسیالیسم: به موسوی رأی میدهید، دولت آن را میگیرد و به احمدینژاد میدهد تا عدالت رعایت شود.
- کاپیتالیسم: شده برگهی سفید میاندازید، تا تعداد آراء بالا بماند و اصل نظام حفظ شود.
- فئودالیسم: بد است، ولی موقع انتخابات به درد وزارت کشوری میخورد.
- نهیلیسم: کسانی که شناسنامهاشون سفیده. چه در اثر عدم بلوغ سنی، چه در صورت عدم بلوغ فکری.
- اگزیستانسیالیسم: برای رأی ندادن شناسنامهاتون رو ببرید بیرون خونه و میاندازید توی سطل آشغال.
- معاند: هر کس که به کسی غیر از کاندیدای ما رأی بده.
- ابر رایانه: کامپیوترهای فوق سریع برای کمپینهای حمایتی اینترنتی.
- ابر کامپییوتر: همان مورد بالا ولی برای در آوردن لج آقای حداد عادل.
- آپارتاید: رأی سفید میدهید.
- تخم مرغ شانسی: به کاندیدایی میگویند که معلوم نیست بعد از انتخابات عملکردش چگونه باشد. (میرحسین موسوی)
- گروه فشار: در همهی لباسها پیدا میشوند. حتی کارگردان سینما.
- یوزارسیف: آیینه تمام نمای یک رئیسجمهور مردمی.
- دیکتاتوری: اصلاً وجود ندارد. فقط در زمان طاغوت بود که شاه با رأی مردم انتخاب نمیشد. ولی حالا همهی ارکان نظام با رأی مردم انتخاب میشوند. تأکید میشود: «همهی ارکان نظام»
- تابو: خط قرمز. فقط موقع انتخابات به ندرت شکسته میشود. آن هم فقط توسط محارم.
- بروکراسی: کافیست در بعد از ظهر شمارش آراء، نیم ساعت در ستادهای انتخاباتی قیلوله کنید تا شاهد بروکراسی واقعی باشید.
- مردانگی: کاندیدا شدن از طرف جبههی اصلاح طلبان. باید پی همه چیز را به تن خود بمالید. حتی ترور. (نقل به مضمون از روزنامهی کیهان)
- فیلترینگ: کلاً ابزار قدرتمندی است. در هنگام انتخابات باعث بسته شدن سایتهای بیادب اصلاح طلب و باز شدن سایتهای جینگولکبازی مثل فیس بوک و یو تیوب میشود.
- چالش: باید کشیده شود، برای دولتهای قبل.
- ونزوئلا: آموزش جامع دیکتاتوری به همراه موسیقی سنتی. رئیس جمهور باید عمری باشه. کار کنه تا آخرین نفس.
- چلچراغ: سنگری برای وبلاگنویسان بیسنگر بیچارهی بینوا.
- اصلاح الگوی مصرف: رأیهایی به غیر از کاندیدای مورد نظر قرائت نخواهد شد تا انرژی کمتری صرف گردد.
- کامنت: از معدود سوراخ موشهای موجود برای اظهار نظر در ایام انتخابات.
—————————
نظرات شما این فرهنگ لغات را کامل خواهد کرد؟
پا نوشت: با تشکر ویژه از بردیا خ